دل را به حریم عشق تقدیم کنیم
از مهر و محبت همه تقسیم کنیم
سالی دگر از خانه ی ما رخت ببست
عاشق تر تر شروع تقویم کنیم.
دل را به حریم عشق تقدیم کنیم
از مهر و محبت همه تقسیم کنیم
سالی دگر از خانه ی ما رخت ببست
عاشق تر تر شروع تقویم کنیم.
دختر سبز غزل عشق به تن جوشن کن
در سکوت شب دل، روح مرا روشن کن
بی تو بی مأمن و دل وَ تن من در قیر است
دست سبزت به دعا فصل دلم گلشن کن
عشق تابید آب و گل زیبا شد
آبی رنگ آسمان و دریا شد
نقش شد آفتاب طلا در دفتر
با محبت سقف دل بر پا شد
آسمان ابری و بینوای دل
گرگ و میش هوا پا درون گل
ناگهان ذهن من دریده شد
با نوای دلنواز یک دیرل
دلم را گفته ام نقطه سر خط .
ز خودها رسته ام نقطه سر خط .
نویسم بعد هر نقطه برایت .
به تو دلبسته ام نقطه سر خط .
...
دادم هوای دلم را به دلبرت
گل هستی و من خار در برت
در بر بگیر تن این خسته را
من تشنه ی لب های شیرین ترت
به دامانش برفتم با نیازی
برای دل کند یک چاره سازی
بگفتا دل به هر دامی مینداز
امان از دست این عشق مجازی
یک شعر تازه نوشتم فرشته است
بر روی نازک دل این نوشته است
هر دم گناه من این شد که خاک دل
با عشق آینه ها سرشته است.
روح گرسنه ی مرا عشق تو سیر می کند
قلب شکسته ی مرا بسته اسیر می کند
ثانیه های تشنگی تازه گلو که خیس شد
رفته دوباره سینه ام غرق کویر می کند .