سبز خیال
شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ
طرح گرمای دلم
روی تاریکی و سرمای زمین می ریزد
شعله ی سبز خیالم سرریز
آسمان شده سرریز از فجر
نقطه های دل او پنهان نیست
و چقدر فاصله ها نزدیک است
و اگر روی دلش دست کشم
ممکن است لق بشود
و بیافتد به زمین
و چه زیبا می شد
روی سجاده ی شب
می شود سجده ی بارانی شد!
86 - روستای قره قشلاق قوری چای
ممنون از بازدیدتون از وبلاگم
خواستم بگم عکس تم وبلاگ تون را برای کارت امتیاز مدرسه استفاده کردم. قشنگ بود
وبلاگ قشنگی دارید. حس آرامش داره، هم در کلامتون و نوشته هاتون و هم در اصلش
دوست داشتنی بود
برام نظر بذارید. پیشنهاد انتقاد همه جورا می÷ذیرم
سوال: شغل شما چیه؟