"حقیقت"
دستم را دراز می کنم
در آرزوی لمس،
به سیمی مسی بر می خورم
که جریان برق را در خود می برد
تکه تکه می بارم
مثل خاکستر،
فرو می ریزم
فیزیک حقیقت را می گوید
کتاب مقدس، حقیقت را می گوید
عشق، حقیقت را می گوید
و حقیقت، رنج است.
"حقیقت"
دستم را دراز می کنم
در آرزوی لمس،
به سیمی مسی بر می خورم
که جریان برق را در خود می برد
تکه تکه می بارم
مثل خاکستر،
فرو می ریزم
فیزیک حقیقت را می گوید
کتاب مقدس، حقیقت را می گوید
عشق، حقیقت را می گوید
و حقیقت، رنج است.
HE who knows himself and others
Here will also see,
That the East and West, like brothers,
Parted ne'er shall be.
Thoughtfully to float for ever
'Tween two worlds, be man's endeavour!
So between the East and West
To revolve, be my behest!
1833
Johann Wolfgang von Goethe
درباره ی دیوان
آن کس که خود و دیگران را می شناسد
از اینجا می بیند که شرق و غرب مثل دو برادر
جدا از هم هرگز نخواهند بود .
تا در دو جهان برای همیشه با فکر سیر کنیم
به انسان نیرو بده
و برای اینکه رابطه ی شرق و غرب را خوب و خیر کنیم
به انسان دستور بده !
یوهان ولفگانگ گوته
We danse round in a ring and suppose
. But the Secret sits in the middle and knows
Frost, Robert Lee