دلم را گفته ام نقطه سر خط .
ز خودها رسته ام نقطه سر خط .
نویسم بعد هر نقطه برایت .
به تو دلبسته ام نقطه سر خط .
...
دلم را گفته ام نقطه سر خط .
ز خودها رسته ام نقطه سر خط .
نویسم بعد هر نقطه برایت .
به تو دلبسته ام نقطه سر خط .
...
دادم هوای دلم را به دلبرت
گل هستی و من خار در برت
در بر بگیر تن این خسته را
من تشنه ی لب های شیرین ترت
به دامانش برفتم با نیازی
برای دل کند یک چاره سازی
بگفتا دل به هر دامی مینداز
امان از دست این عشق مجازی
یک شعر تازه نوشتم فرشته است
بر روی نازک دل این نوشته است
هر دم گناه من این شد که خاک دل
با عشق آینه ها سرشته است.
هر شب به اشتیاق چشم تو بی خواب می شوم
با قطره قطره های خاطره سیراب می شوم
دستان خسته ام به سوی تو ای آبی صبور
دور از تو در قفس پرنده ی بیتاب می شوم
پرواز می کنم در اوج خیالم به جستجو
در جستجوی نوشداروی سهراب می شوم
گویی دلم برای خودم یک غریبه است
گاهی کبوترانه و گاهی غراب می شوم
فصلی که سرد بود و زمستان دل شدید
با وصل سبز تو یار آفتاب می شوم
اینک بیا برای یک جاده یک دل سفر کنیم
با تیز پای عشق مان پا در رکاب می شوم
حالا که وقت اذان شده قد قامت الصلاة
من زیر پای تو سجاده ی محراب می شوم
مشهد مقدس – 13/11/88
روح گرسنه ی مرا عشق تو سیر می کند
قلب شکسته ی مرا بسته اسیر می کند
ثانیه های تشنگی تازه گلو که خیس شد
رفته دوباره سینه ام غرق کویر می کند .
طرح گرمای دلم
روی تاریکی و سرمای زمین می ریزد
شعله ی سبز خیالم سرریز
آسمان شده سرریز از فجر
نقطه های دل او پنهان نیست
و چقدر فاصله ها نزدیک است
و اگر روی دلش دست کشم
ممکن است لق بشود
و بیافتد به زمین
و چه زیبا می شد
روی سجاده ی شب
می شود سجده ی بارانی شد!
86 - روستای قره قشلاق قوری چای
تضمین ( شعر قدیمی )
مهر 86
به نام دوست که هرچه داریم از اوست
با سلام و عرض ادب
عشق شربتین ایله نوش
بو سوزی سن ایله هوش
آیریلیق چتین اولار
یاری شیرین، یاری توش
امضاء –سین.سجاد