VEB YAZILARI

سجاد سیفی

VEB YAZILARI

سجاد سیفی

آشنایی
VEB YAZILARI

سلام عزیز دوستلار

اورگین بیر یاری وار
یارئما بیر یاری وار
آللاهئم یار اونادئ
هارداکئ دیاری وار

پیام های کوتاه
  • ۲۴ بهمن ۹۲ , ۰۰:۰۶
    محبت
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

در حوالی خودم چرخ می زدم!

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۴۸ ق.ظ

کودکی ام

در حوالی خود چرخ می زدم، دیدم از سه سالگی ام نزدیک بیست و هفت سال می گذرد . یادش بخیر دوسالگی ام . یادش بخیر یک سالگی ام . یادش بخیر زمانی که هنوز هیچ بودم در هیچستان ! آمدم و شروع شدم، یک سالگی، دو سالگی، سه سالگی ... و حالا در حوالی سی سالگی ام ایستاده ام . پشت سرم را غبار گرفته و پیش رویم در مه فر رفته و ناپدید . همیشه رسیدن به بیست سالگی را دوست داشته ام؛ رسیدم، گذشتم . و حالا در حوالی سی سالگی ترسی غریب روحم را آزار می دهد . دستی تکان می خورد و می گوید خدانگهدار بیست های قشنگ، بیست های زشت، بیست هایی که در دفترم گاهی نشستید و دل کودکانه ام را شاد و دل مستانه ام را خون کردید و در خزان زندگی زرد شدید و رفتید . اینک من مانده ام و خاطراتتان؛ من مانده ام و دفتری بدون بیست و دستانی برای چیدن سیب سی سالگی تا زیر دندان زندگی مزمزه اش کنم . ترش باشد یا شیرین کرم خورده باشد یا سالم ثمری است از تمام دوران بودنم . و حالا اکنون است در حوالی سی سالگی ام قدم می زنم؛ روزی که باید متولد بشوم .

 

نظرات  (۱)

با سلام، واقعا اینطوریه... ما هم یه روزی آرزو داشتیم که بیست ساله بشیم...!!! الان که برگشته و به اون روزا نگا میکنیم خیلی حسرتشون رو میخوریم به قول دوستم کاش روزگار یک دکمه STOP و یک دکمه REW داشت...
پاسخ:
سلام و عرض ادب
زندگی شاید برای همیشه برام یه معما باقی ببمونه . با تمام خاطرات خوب و بدش .
ممنونم از حضور و نظر لطفتون .
سپاسگزارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی